رفتم سر کار.‌ به عنوان پذیرشِ درمونگاهی که نزدیکای حرم هست. از بینِ 350 نفر متقاضی، سه نفر انتخاب شدن که یکیش من بودم. یکی دیگه، وسطای آموزش، گفت که نمیاد. موندیم دو نفر که منم دارم منصرف میشم کم‌کم. کارش زیاده و این روزا هم شلوغ. در واقع بهتره بگم خیلی شلوغ. تنهایی باید هم پول‌ها رو بگیری، هم پذیرش کنی، هم تلفن جواب بدی و هم پیج کنی. البته هنوز قرارداد نبستم و خدا رو شکر که نبستم! امروز که همه‌ی متخصص‌ها حضور داشتن، یهو خیلی شلوغ شد. وقتی خواستم صندوقم رو جمع کنم و پولا رو تحویل بدم، دیدم 84 تومان کم آوردم. یعنی باید از جیب خودم بدم. حالا این فدای سرم؛ از هفت صبح که رفته بودم، تا ساعتِ پنج و نیمِ عصر حضور مستمر داشتم. نه غذا خوردم، نه چای. نه از سر جام بلند شدم و نه استراحت کردم و مستراح رفتم. خب هر آدمِ عاقلی، این رو نمی‌پذیره. هر چقدرم که حقوقش خوب باشه و مزایا داشته باشه.
بابا حرف قشنگی زد. گفت:"همین که فهمیدی پول درآوردن سخته، برات درس بزرگی داشت و کافیه". موافقم باهاش. واقعا پول درآوردن سخته. اما به هر قیمتی پول درآوردن، صحیح نیست.

چند روزی میشه که یه طوریَم. شاید براتون سوال پیش بیاد که چطوری؟ باید بگم که وقتی به "صاد" حتی فکر می‌کنم، اشکم در میاد. نمیدونم چرا و نمیدونم دلیلش چیه. شاید از دلتنگی، شاید از علاقه‌ی زیاد.‌ اما یه حسِ بدیه. خیلی بد. یه ترس و دلهره‌ی شدیده که نمیشه فهمیدِش.

ایشالا وقت بشه، بتونم قبل از عید هم یه مطلب کلی بنویسم از اونچه که گذشت. مثل این برنامه‌های خونوک؛ "با ما همراه باشید" :|

در جوامع امروزی، آدم از حیوان نیز پست‌تر است

به هر قیمتی پول در آوردن درست نیست بابا جون!

هم ,رو ,پول ,یه ,خیلی ,نفر ,قیمتی پول ,هر قیمتی ,به هر ,پول درآوردن ,خیلی شلوغ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جزوات رایگان تعمیرات پکیج و کولر گازی AliMoosaei دانلود هر گونه کتاب ، پایان نامه ، سورس کد ، مقاله دانلود خلاصه کتاب انگیزش و هیجان مارشال ریو همراه نمونه سوال تا حادثه‌ی سرخِ رسیدن پویا کالا کنسول قدیمی چاپ کیان شالین استایل | جذاب دیده می شوید | خرید گن لاغری آموزش خط نستعلیق و شکسته با خودکار